7/27/2009

انگار همه چیز را برای بار دوم از دست داده بود/گفت: " این اعتراف تو فقط مرورِ مصیبتِ " اما فقط مرور نبود/تکرار دوباره بود/اعتراف!خودش این اسم را روی آن جمله ی یک خطی گذاشته بود / برای او که شبیه پتک بود / با ضربه ای سهمگین وویران کننده /اعتراف کافی نبود برای بلایی که داشت مدفونش می کرد / باید واژه ی بهتری انتخاب می کرد/ سعی کرد دوباره حرفش را به یاد بیاورد/سرش از صدای او پر شده بود / اما این بار فتح باغ نبود که می خواند / اعتراف بود که می کرد/واژه ها درهم و تکرار شونده/ آنقدر درهم که هرچه کرد آن جمله به یادش نیامد/ فقط به خاطر داشت که یک جمله بود / یک خط / پس چرا این همه طول کشیده بود؟/سال ها/یک لحظه انگار سال ها طول کشیده بود
بغض اش این بار اشک نشد / مصیبت دوباره تکرار شده بود / اما نمی خواست مثل بار قبل معلق بماند میان آسمان و زمین / این همه سال چشم بسته بود بر واقعیتی که از روز روشن تر بود / حالا انگار زمانش فرا رسیده بود / گویی از دیدن رویای شیرینی پریده باشد
قرار بود روز خوبی باشد / یک روز تعطیل خانوادگی / یادش می افتد که آنها هرگز هیچ نسبتی با هم نداشتند / قرار بود زن و شوهر باشند / بودند تا وقتی که او شک کرد و برای همیشه فقط یک سال دوام آورد
با امید به معجزه ی گذر زمان آمده بود تا رد پای بی رحمانه ی رفتنش را از خاطرش پاک کند / اما آن پتک ویرانگر پایین آمده بود و ضربه اش کاری بود / امید هایش بال در آورده بودند و دور می شدند
سکوت مال او نبود / اما از نمی دانم کی ساکت بود / عاجزانه تلاش کرد سکوت را پر دهد که یعنی همه چیز مرتب است / همه چیز عادی ست / و به او هیچ شوکی وارد نشده ست / می دانست دارد آن خود مهربانش را از گنجه بیرون می کشد تا طعم تلخ اعترافش را قورت دهد
خودش خواسته بود / همیشه خواسته بود حرفهایش را همانطور که می خواهد بزند / بی روبان و کاغذ دل خوش کُنَکِ کادو / تلاش چند ساله اش به باد رفته بود / چون دوباره داشت واژه ها را کادو پیچ می کرد / این بار هم از روی مهربانی
میخ داغ در قلبش فرو می رفت / به خودش که آمد رسیده بود جلوی در تاکسی سرویس / ماشین به راه افتاد / به عادت همیشه برگشت و از شیشه ی عقب ماشین دست تکان دادن مردی را دید که سال ها پیش دوستش داشته بود و هی دورتر و دورتر می شد

12 comments:

  1. خوندم
    تا الآن سه بار
    خوشم اومد
    پي نوشت : اين اسلش ها بايد بشن نقطه ، ميدونم ربطي نداره ها ، اما من كه بهشون ميرسم ، مخصوصن تو نوشته هاي غير شعر ، احساس ميكنم بايد از روشون بپرم ، پريدن نه به معناي رد شدن ها ، دقيقن به معناي پريدن ، دوي با مانع چجوريه ؟ اونجوري ، يه كم مغز آدم رو درگير ميكنه .
    بعد باز ميام مينويسم

    ReplyDelete
  2. شاید حق با شما باشه/اما این اسلشا مدل نوشتن منه/و طبیعتن عوض نمیشه/من هیچیو حرفه ای نمی نویسم که بخوام رعایت اصول نوشتاری رو بکنم

    ReplyDelete
  3. نگفتم كه عوض كن كه ، گفتم كه بدوني من اينجوري حس ميكنم

    ReplyDelete
  4. چرا دقیقن نوشتین این اسلشا باید بشن نقطه/به هرحال مرسی که خوندین

    ReplyDelete
  5. by janbe
    kolan janbeye naghdam nadary
    yeki ta ye chizi mige moze migiry
    kolan delam barat misuze
    toro che be neveshtan

    ReplyDelete
  6. mmmmm
    kheyli hendi bod akharesh
    albate dar morede kolesh bishtar harf mizanim

    ReplyDelete
  7. حكايت تلخ فراق و نزديك و دور شدن آدم ها .
    در ابتدا روابط به صورت بازجو و متهم ترسيم شده بود كه متهم بايد تحت فشار به اعتراف مي پرداخت و رفته رفته از فحواي كلام روشن شد كه اين حكايت تلخ هميشگي است كه به تلخ ترين شكل خود را نمايان كرده است .ه

    ReplyDelete
  8. دیدی این آدمایی که اسمشونو نمینویسن بعد میان هر چی هم که میخوان مینویسن . فحش میدن . قاطی میکنن . بعد هم تصمیم میگیرن که یکی باید یا میتونه بنویسه یا نه ؟
    اینا به نظر من ترسو هستن . وگرنه کامنت بدون نام و نشون چه معنی میده . نقد پذیر بودن یا نبودن مگه به اینه که به یه نفر بگی میخوای رسم الخطت رو عوض کنی یا نه . یا اینکه مگه برخورد لحظه ای نویسنده با نظر حاشیه ای در مورد نوشته ش هم تازه نه در مورد علامت گذاریش میتونه ملاک خوب نوشتن یا بد نوشتنش باشه .
    کلن داستان اینه که . از مدتهای خیلی خیلی دور . رسم بوده تو وبلاگستان فارسی که کسی دیگه به کامنتای بدون اسم جواب نمیده . نمیدونم چرا این همه دارم اینجا مینویسم واسه کسی که معلوم نیست کیه و کجاست و چی کاره ست

    ReplyDelete
  9. bebakhshyd shoma?
    in yaro sahabe blogete khanume mitra?
    sag bastin inja?
    be in che?masalan mikhay begy gir nadady be mitra?to agar inja barat mohem bud ke ba avalin nazar injaro be gand nemikeshundy ke ru afkare baghiye ham tasir bezare!to ke az modathaye dure dur tu blogestane farsi hasty bayad beduny avalin nazar ru baghiye cheghadr tasir mizare to umady gofty ina nemizaran man ba tamarkoz bekhunam.baghiye chi fekr mikonan?

    ReplyDelete
  10. خوب اگه برات سوال پیش اومده که من کیم میتونی روی اسمم کلیک کنی بعد توی وبلاگم هزار تا لینک هست که ببینی کی هستم چیکاره م بخ چه دردایی میخورم انسانم یا سگم یا هرچی .
    شما کی هستی؟
    میدونی اگه حرف نقد پذیری و اینها رو میزنی نباید فکر کنی که کامنت اول روی بقیه کامنتا تاثیر میگذاره . میتونی همین پست رو هم بقیه ی کامنتاشو بخونی تا بفهمی که تو مشکل داری نه بقیه . تو تحت تاثیر قرار گرفتی نه بقیه
    همین دیگه
    فعلن

    ReplyDelete
  11. سیاوش جان/تو خودتو درگیر نکن/این شخص حتی ارزش این رو نداره که کامنتاش خونده بشه/چه برسه به جواب دادن/مطمئنن داره یه عقده هایی رو اینجا خالی می کنه که..../منم دلم براش می سوزه /همین/توام هرچی دلت بخواد میتونی بگی اینجا/میدونی که با بقیه فرق داری/اما به خاطر شخصی که نمی شناسیم خودتو اذیت نکن

    ReplyDelete
  12. حبف متن به این خوبی که انجوری واسش کامنت بزارن خدایی!! کسی که میاد کامنت بذاره واسه متن اصولا به کامنتای بقیه چه کار داره آخه؟
    خودمم اینکارو کردم که...:دی
    آخر متنت یهو منو یاد فیلم های دهه 80 انداخت! ابتدای متنت رو هم هنوز بعد از دو بار خوندم اونجور که می خوام درکش
    نکردم! ه
    اینم راستی سوال شد واسم می خواستم بدونم، کامنت اول به بقیه کامنتا چه ربطی داره آخه؟؟؟

    ReplyDelete