من یه قاتلم...یه قاتل زنجیره ای...یه بار حساب کردم تا حالا باید یه چیزی حدود 300 نفر رو کشته باشم...با تفنگ و شمشیر...حالا اما دیگه دیره واسه اعتراف...مقتولان من همه حالا بزرگ شدن...بچه دارن...من قاتلم راست راست واسه خودم می چرخم...بی هراس پاسبان های شهر...من مقتولم...تا حالا باید چیزی در حدود صد بار کشته شده باشم...باتفنگ و شمشیر...قاتلان من حالا مثل من راست راست می چرخند...بی تشویش پاسبان های شهر...من بین دریایی از قاتلین زندگی می کنم...بی هراس همشون
فكر كردم دو تا پيرمردن
ReplyDeleteیادش به خیر همیشه سر این که کی تیر خورد ه و کی تیر نخورده دعوا داشتیم
ReplyDeleteکشتنش؟!!!!!!!
ReplyDeleteکاش بزرگ نمی شدیم مامان !
ReplyDeleteجایزه برده این داستانک
ReplyDeletena baba in juraam ni...
ReplyDeleteخیلی هوشمندانه ونتیجتن لذتبخش بود
ReplyDeleteمن یه قاتلم...یه قاتل زنجیره ای...یه بار حساب کردم تا حالا باید یه چیزی حدود 300 نفر رو کشته باشم...با تفنگ و شمشیر...حالا اما دیگه دیره واسه اعتراف...مقتولان من همه حالا بزرگ شدن...بچه دارن...من قاتلم راست راست واسه خودم می چرخم...بی هراس پاسبان های شهر...من مقتولم...تا حالا باید چیزی در حدود صد بار کشته شده باشم...باتفنگ و شمشیر...قاتلان من حالا مثل من راست راست می چرخند...بی تشویش پاسبان های شهر...من بین دریایی از قاتلین زندگی می کنم...بی هراس همشون
ReplyDelete:)
ReplyDeleteبا این یکی حال کردم
ReplyDelete